لعل پاره

معنی کلمه لعل پاره در لغت نامه دهخدا

لعل پاره. [ ل َ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) قطعه لعل. قطعه ای از لعل :
سنگی به چند سال شود لعل پاره ای
زنهار تا به یک نفسش نشکنی به سنگ.سعدی.

معنی کلمه لعل پاره در فرهنگ فارسی

( اسم ) تکه ای از لعل قطعه ای لعل : سنگی بچند سال شود لعل پاره ای زنهار تا بیک نفسش نشکنی بسنگ . ( سعدی لغ. )

جملاتی از کاربرد کلمه لعل پاره

بس ای امام که نشناسد از نوالت کس که سنگ خاره کدامست و لعل پاره کدام
داشتم لعل پاره یی من هست از کفم ناگهان فتاد و شکست
مردم چشمم افکند بر زر دمبدم لعل پاره ی جگری
یار خورشید و لعل پاره دلیست که درو غیر مهر نقش نبست
اشکم اگر عقیق شد از تاب مهر دوست از سنگ لعل پاره کند نور آفتاب
دارم ز تو لعل پاره داغ بیرون ز شمار انجمن‌ها
ای لعل پاره گوهر یکدانه ای چو تو تا این زمان نکرده ز بحر و ز کان خروج