لعل درفشان. [ ل َ ل ِ دُ ف َ / ف ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه است از لب معشوق و سخن گفتن وی : بی تو با چشم خون فشان هر شب در غم لعل درفشان توام.عطار.
معنی کلمه لعل درفشان در فرهنگ فارسی
کنایه از لب معشوق و سخن گفتن وی .
جملاتی از کاربرد کلمه لعل درفشان
گر بلعل درفشان سازد دوای درد دل ترک دل گیرم ز لعل درفشان بس شد مرا
بی تو با چشم خون فشان همه شب در غم لعل درفشان توام
که کوه با عظمت را جگر ز غم خون شد چو دید نازکی لعل درفشان ترا
جملهٔ دل مردگان منزل غم را زنده کن از لعل درفشان که توانی
قرارم برد رفتارت سرشکم ریخت گفتارت چه قد دلستان است آن چه لعل درفشان است این
ای لعل درفشان تو کرده بیان روح نام تو داده خلق جهانرا نشان روح
رخم چو زرد شد و از جزع دیده هر ساعت فشانم از غم آن لعل درفشان گوهر
شد صدف گوش هوش عارف و عامی پر گهر از لعل درفشان محمد
چشم ظاهربین بهم بنهادمی وین دو لعل درفشان بگشادمی
ز برک لاله هر دم قطره قطره می چکد شبنم چو محبوبان گلرخ لاله لعل درفشان دارد