معنی کلمه لزور در لغت نامه دهخدا
لزور. [ ل َ ] ( اِخ ) موضعی در حوالی آمل مازندران. ( سفرنامه رابینو ص 40 بخش انگلیسی ). رابینو لاریز را لزور گمان برده است. ( بخش انگلیسی ص 130 ).
لزور. [ ل َ ]( اِخ ) نام قصبه ای جزء دهستان قزقانچای بخش فیروزکوه شهرستان دماوند واقع در 39 هزارگزی شمال باختری فیروزکوه و 26 هزارگزی شمال راه شوسه فیروزکوه به تهران دارای 1500 تن سکنه شغل اهالی زراعت و نجاری و مکاری و راه مالرو است. مزرعه کهریز جزء این ده است و امامزاده ای دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).