لاطائلات

معنی کلمه لاطائلات در لغت نامه دهخدا

لاطائلات. [ ءِ ] ( ع اِ مرکب ) ج ِ لاطائل. ترهات. اَباطیل. بَسابِس. صحامِح.

معنی کلمه لاطائلات در فرهنگ فارسی

لاطائل ترهات

جملاتی از کاربرد کلمه لاطائلات

این‌ها می‌خواهند عملاً به مردم حالی کنند که شرارت و طغیان بهتر از اطاعت و فرمانبرداری است و دولت از کسی طرفداری می‌کند که شرور و دزد و مردم آزار باشد. اگر مجلس و دولت گوش به این لاطائلات بدهند بندگان نیز ناچاریم خود را به صورت محمد رشید بانه درآوریم تا دولت از ما طرفداری کند از اولیای امور استدعا می‌شود بیش از این موجبات تقویت محمد رشید بانه که یک نفر اجنبی است و حق دخالت در کارهای این منطقه را ندارد فراهم ندارد.