قمشه ای

معنی کلمه قمشه ای در دانشنامه آزاد فارسی

قُمشه ای
از گویش های لُری که در قُمشه (شهرضا) و برخی از روستاهای آن به ویژه در دِزِج رواج دارد. گویش های دیگر قُمشه ای، فارسی و ترکی است. فارسی قمشه ای همانند لهجة فارسی اصفهانی است. برخی از تبدیل های این گویش: /-g/ پایانی در گُرگ به -k تبدیل می شود: gork، تبدیل /a/ به /e/؛ /-e/ پایانی به /-a/ در botta «هیزم/بُته». ضمیرهای فردی منفصل عبارت اند از: me «من»، to «تو»، vu «او». ضمیر مفعولی mena «مرا»، tona «تُرا». ضمیر متصل فاعلی برای اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد -e است: bexere «بخرد». برخی از واژه های قمشه ای: geo «برادر» dey «خواهر»، dovar «دختر»، kor «پسر»، zine «زن/زوجه»، mira «مرد/شوهر»، tiya «چشم»، و sag «سگ».
50010800

معنی کلمه قمشه ای در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قمشه ای (ابهام زدایی). قمشه ای ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • آقاکوچک قمشه ای، دانشمندی عارف و از اهالی قمیشه اصفهان در قرن سیزده هجری• محمدحسین قمشه ای، از علمای عارف و مجاهد ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری• محمدرضا قمشه ای، از حکمای متأله و عرفای بزرگ شیعه در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری• محمدعلی قمشه ای ، نویسنده معاصر کتاب البراهین الواضحات دراسات فی القضاء را در مورد قضا• مهدی الهی قمشه ای، از عرفا و اساتید بزرگ عرفان در عصر حاضر
...

جملاتی از کاربرد کلمه قمشه ای

عبدالله جوادی آملی فرزند میرزا ابوالحسن آملی در سال ۱۳۱۲ شمسی در آمل به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و دروس حوزوی را تا مرحله سطح در زادگاه خود گذراند و سپس راهی تهران شد و برای پنج سال نزد استادانی همچون محمدتقی آملی، علامه شعرانی، فاضل تونی، محی الدین الهی قمشه ای و فشارکی دروس فقه، اصول، فلسفه و عرفان را یاد گرفت. در سال ۱۳۲۴ به قم رفت و نزد شخصیت هایی چون بروجردی، محقق داماد، میرزاهاشم آملی، محمدحسین طباطبایی و روح الله خمینی به دروس عالی حوزه پرداخت.