معنی کلمه قلنسوه در لغت نامه دهخدا
قلنسوة. [ ق َ ل َ س ُ وَ] ( اِخ ) دژی است نزدیک رمله در سرزمین فلسطین. در این قلعه عاصم بن ابی بکربن عبدالعزیزبن مروان و عمروبن ابی بکر و عبدالملک وابان و مسلمه فرزندان عاصم و گروهی دیگر کشته شدند. ( معجم البلدان ) ( منتهی الارب ).
قلنسوة. [ ق َ ل َ س ُ وَ ] ( اِخ ) نام جایی است در اندلس ازتوابع بلنسیة. رجوع به نخبةالدهر دمشقی ص 245 شود.