قفا نبک. [ ق ِ ن َ ک ِ ] ( ع جمله فعلیه امری ) بایستید تا بگرییم ، و این مطلع معلقه ای است از امرءالقیس : قفا نبک من ذکری ̍ حبیب و منزل بسقطاللوی بین الدخول فحومل. نوای قمری و طوطی که بارودست می بر سر نشید بلبل و صلصل قفا نبک ِ و من ذکری.منوچهری.زد قفا نبک را قفائی نیک وامرءالقیس را فکند از کار.خاقانی.
جملاتی از کاربرد کلمه قفا نبک
کهن ناشده داغ او گشت تازه قفا نبک من ذکر من لیس ینسی