قصر قجر

معنی کلمه قصر قجر در لغت نامه دهخدا

قصر قجر. [ ق َ رِ ق َ ج َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کسبایر بخش حومه شهرستان بجنورد در 24 هزارگزی شمال باختری بجنورد و 10 هزارگزی شمال شوسه بجنورد باینجه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیری است. سکنه آن 275 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن و میوه جات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

معنی کلمه قصر قجر در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان کسبایر بخش حومه شهرستان بجنورد در ۲۴ هزار گزی شمال باختری بجنورد و ۱٠ هزار گزی شمال شوسه بجنورد باینجه و موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیری است .

جملاتی از کاربرد کلمه قصر قجر

محمد فرخی یزدی، شاعر سیاسی و پرآوازه ایرانی، غزلی گفته با مطلع «ای دژ سنگدل قصر قجر قاجار» که مفقود شده‌است. همچنین بزرگ علوی نیز در آثار خود به این زندان و خاطرات خودش از آن اشاره نموده‌است.