قزوینه

معنی کلمه قزوینه در لغت نامه دهخدا

قزوینه. [ ق َزْ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کنگاور. در دشت واقع است و هوای سردسیری دارد. سکنه آن 415 تن. آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو و دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

جملاتی از کاربرد کلمه قزوینه

این روستا در دهستان قزوینه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۳۴ نفر (۵۹خانوار) بوده‌است.بیشتر اهالی این روستا جزء اهل حق و دراویش هستند و شمار کمی از آنها شیعه هستند.
این روستا در دهستان قزوینه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۵ نفر (۵خانوار) بوده‌است.
این روستا در دهستان قزوینه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۲ نفر (۱۵خانوار) بوده‌است.
تپه چشمه تخته قزوینه مربوط به دوره اشکانیان -قرون میانه دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان کنگاور، بخش مرکزی، روستای قزوینه واقع شده و این اثر در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۱۶۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
این روستا در دهستان قزوینه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده‌است.