قریه خان

معنی کلمه قریه خان در لغت نامه دهخدا

قریه خان. [ ق َرْ ی ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سملقان بخش مانه شهرستان بجنورد واقع در 31 هزارگزی جنوب باختری مانه و 2 هزارگزی شمال شوسه عمومی بجنورد به اسفراین. موقع جغرافیایی آن جلگه گرمسیر است. سکنه آن 463 تن. آب آن از چشمه و رودخانه و محصول آن غلات ، بنشن ، میوه جات ، پنبه ، کنجد. شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. به اصطلاح محلی قویه خان نیز گویند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

معنی کلمه قریه خان در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان سملقان بخش مانه شهرستان بجنورد . واقع در ۳۱ هزار گزی جنوب باختری مانه و ۲ هزار گزی شمال شوسه عمومی بجنورد اسفراین و موقع جغرافیایی آن جلگه گرمسیر است .

جملاتی از کاربرد کلمه قریه خان

در ابتدا به عنوان قریه خان الوم سفلی نام گذاری گردیده و سپس در دهه۵۰ به احترام روحانی ای که پدرانش از بنیان گذاران روستا بوده نام روستا به ارازمحمد آخوند تغییر یافته ولی در بین مردم و ساکنین منطقه به مختوم شهرت یافته‌است.