قره خان

معنی کلمه قره خان در لغت نامه دهخدا

قره خان. [ ق َ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 50 هزارگزی خاوری الیگودرز و کنار راه مالرو فرسش به فهره است.آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات ، لبنیات ، تریاک ، چغندرقند، پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری میباشد. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه قره خان در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد . واقع در ۵٠ هزار گزی خاوری الیگودرز و کنار راه مالرو وفرسش به فهره و موقع جغرافیایی آن از قنات و چاه و محصول آن زراعت و گله داری صنایع دستی جاجیم بافی است . راه مالرو دارد .

جملاتی از کاربرد کلمه قره خان

او پسر بود نصر خان، یک حاکم قراخانی شناخته شده به عنوان «علویان»، که این نام به واسطه اسم جد خود به نام علی بن موسی قره خان داده شده.
سیاه قره خان یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر کهنوج استان کرمان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، مس است.سنگ میزبان این اندیس بازالت متامورف شده است و دیرینگی آن به دوران پرکامبرین می‌رسد. در این اندیس، پاراژنز‌های پیریت یافت می‌شوند.