معنی کلمه قرش در لغت نامه دهخدا
قرش. [ ق َ ]( ع اِ ) طائفه بزرگی هستند از ماهیان غضروف استخوان دریایی که در دریاهای جهان پخش میباشند ولی دریاهای گرمسیری را برمیگزینند. درازی برخی از این ماهیان تا40 قدم میرسد. این ماهیان انسان خوارند و همچنین به نام کوسه معروفند. سگ دریایی نوع کوچکی از این ماهیان است. ( الموسوعة العربیة ). قرش به فتح قاف ، ماهیی است که بر ماهیان چیره باشد و بخورد. ( منتهی الارب ).
قرش.[ ق ِ ] ( اِ ) پول رایج مصر برابر ده ملیم. هر هزار ملیم یک جینه مصری است. ( دایرةالمعارف فرید وجدی ).