قرخلر

معنی کلمه قرخلر در لغت نامه دهخدا

قرخلر. [ ق ِ ل َ ]( اِخ ) دهی است از دهستان حاجیلو از بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقع در 20000 گزی جنوب قصبه کبودرآهنگ و 4000 گزی جنوب شوسه همدان به تهران. موقع جغرافیایی آن جلگه و سردسیر مالاریائی و سکنه آن 385 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، انگور، حبوبات ، لبنیات ، صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. کنار راه اتومبیل رو تابستانی شراء واقع شده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
قرخلر. [ ق ِ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار واقع در 18000 گزی شمال باختر خسروآباد و 2000 گزی چشمه منتش. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر و سکنه آن 350 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه ، گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

معنی کلمه قرخلر در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان خسرو آباد شهرستان بیجار واقع در ۱۸٠٠٠ هزار گزی شمال باختر خسرو آباد و ۲٠٠٠ هزار گزی چشمه متنش و موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر و سکنه آن ۳۵٠ تن است .

جملاتی از کاربرد کلمه قرخلر

تپه کانی پیر احمد مربوط به دوره ساسانیان - دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان بیجار، بخش چنگ الماس، روستای قرخلر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۸۱۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.