قراویز

معنی کلمه قراویز در لغت نامه دهخدا

قراویز.[ ق َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ذهاب بخش سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین واقع در 8000 گزی شمال باختر سرپل ذهاب و 3000 گزی شمال شوسه قصرشیرین به کرمانشاه. موقع جغرافیایی آن دامنه ، گرمسیر و مالاریائی است. سکنه آن 100 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات دیم ، لبنیات ،و شغل اهالی زراعت و گله داری است. این ده به مارگیران نیز مشهور است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

جملاتی از کاربرد کلمه قراویز

تپه قلا گوری فتاح بگ مربوط به دوره ساسانیان - اوایل دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان قصر شیرین، بخش مرکزی، دهستان فتح آّباد، ۲۰۰ متری جنوب غربی روستای فتاح بگ و در جاده قدیم انگلیس در پایه کوه قراویز واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۸۷۱۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
در پناهگاه حیات وحش قراویز بالغ بر ۲۵۰۰ راس آهوی گواتردار زندگی می‌کنند و از این منطقه به عنوان زیستگاه اصلی این گونه در ایران یاد می‌شود. خشکسالی و چرای بیش از حد دام‌های اهلی در این منطقه باعث کاهش علوفه و غذای در دسترس این آهوها شده که در نتیجۀ آن گاه آهوها برای دستیابی به غذا به مزارع منطقه خساراتی وارد می‌‌کنند. همچنین در این منطقه روباه، شغال، گرگ و کفتار نیز زندگی می‌کند و گمانه‌زنی‌هایی دربارۀ وجود پلنگ نیز مطرح شده که تاکنون به‌طور مستقیم مشاهده نشده‌است.