قراطوس
جملاتی از کاربرد کلمه قراطوس
بدو گفت فردا اگر ز انجمن نمایی قراطوس را تو به من
برفت و به دانش بدانست مرد بیامد قراطوس را یاد کرد
چنان آمد آن کار کز پیش دید قراطوس لشکر سوی او کشید
بیامد قراطوس را گفت باز ز کار طلایه که چون گشت باز
به شهری کجا قُرْطُبه داشت نام قراطوس شاه اندر او شادکام
سپاه قراطوس را زآن سپس فرستاد با نامه ها چند کس
وزآن کرده بود او به دریا درنگ که آید قراطوس پیشش به جنگ
که من با قراطوس جنگ آورم بگیرمش و ایدر به تنگ آورم
چو آگاه شد زو قراطوس گفت که این مرد اگر با خرد نیست جفت
که پیش قراطوس گستاختر کدام است تا زو بپرسم خبر