معنی کلمه قرا ارسلان در لغت نامه دهخدا
قراارسلان. [ ق َ اَ س َ ] ( اِخ ) عمادالدوله قاوردبیک نخستین از حکمرانان کرمان بود. درسال 545 هَ. ق. به دنبال تمرد و مخالفتی که با الب ارسلان کرد، آلب ارسلان با لشکری بسوی کرمان رفت و لشکرکرمان شکست خورد و قراارسلان با سواران خود بسوی جیرفت فرار کردند وی از الب ارسلان خواست که از گناهش درگذرد و پس از آن بر سلطان الب ارسلان وارد شد و گریه کرد و حاضران را بگریه انداخت و بار دیگر ولایت کرمان به وی تفویض گردید. ( اخبارالدولة السلجوقیة چ لاهور ص 41 ). عمادالدین قراارسلان قاوردبیک از سلاجقه کرمان است که به سال 1041 م. به سلطنت کرمان رسید. ( طبقات سلاطین اسلام ص 135 ). و رجوع به قاوردین چغری بیک شود.
قراارسلان. [ ق َ اَ س َ ] ( اِخ ) مظفربن غازی ( اول ) بن ارتق ارسلان هشتمین از امرای ارتقیه خاندان ارتق است که در ماردین به حکومت رسیده است ( 658 -691 هَ. ق. ). ( معجم الانساب چ زامباور ج 2 ص 345 ).