قتار

معنی کلمه قتار در لغت نامه دهخدا

قتار. [ ق ُ ] ( ع اِ ) بوی عود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). بوی بخور. ( اقرب الموارد ). || بوی دیگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). بوی دود مطبوخ. ( اقرب الموارد از مصباح ). || افزار دیگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || بوی بریانی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || بوی استخوان سوخته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه قتار در فرهنگ فارسی

بوی عود بوی بخور

جملاتی از کاربرد کلمه قتار

همچون آن برجمی از فرط طمع هر یک در تف آتش بر بوی قتار آید