قانصوه

معنی کلمه قانصوه در لغت نامه دهخدا

( قانصوة ) قانصوة. [ ن ِ ] ( اِخ ) الظاهر. بیست و یکمین از ممالیک برجی است که در 17 ربیعالاول سال 904 هَ. ق. در مصر خلافت کرد و در 27 ذی القعده سال 905 فرار نمود. ( معجم الانساب زامباور ج 1 ص 164 ).

معنی کلمه قانصوه در فرهنگ فارسی

الظاهر بیست و یکمین از ممالیک برجی است که در ۱۷ ربیع الاول سال ۹٠۴ در مصر خلاف کرد و در ۲۷ ذی العقده سال ۹٠۵ فرار نمود .

جملاتی از کاربرد کلمه قانصوه

نبیه بری علی قانصوه خالد حدادی احمد جبرئیل