قاسان

معنی کلمه قاسان در لغت نامه دهخدا

قاسان. ( اِخ ) نام شهری به ماوراءالنهر بدانسوی سیحون و آن را کاسان نیز گویند و این شهر یکی از محاسن گیتی بود و با استیلای ترک ویران گشت.
قاسان. ( اِخ ) قاشان. یاقوت گوید خازنی آرد: قاسان ناحیه ای است به اصفهان و منسوب بدان قاسانی است. ( از معجم البلدان ). رجوع به تاج العروس و منتهی الارب ( ق ش ن ) شود.
قاسان. ( اِخ ) معرب کاشان و مردم ، آن شهر آن راکاشان گویند. ( معجم البلدان ). رجوع به کاشان شود.

معنی کلمه قاسان در فرهنگ فارسی

ناحیه ایست دراصفهان .
معرب کاشان و مردم آن شهر آنرا کاشان گویند .

جملاتی از کاربرد کلمه قاسان

کامو و فریدون شهر بلندترین شهرهای کشور از سطح دریا به حساب می‌آیند که به بام ایران معروف هستند. در شرح یکی از اصلی‌ترین علل اسم‌گذاری کاشان در تاریخ قم آمده است: «علت نام قاسان به‌خاطر رودخانه‌ای که به‌زبان عجم کاسه‌رود می گویند است. و قاسان دریا بوده است و آن‌را کاس رود خوانده اند و اول موضعی که از آب بیرون آمده بوده و این موضع بلندترین نقطه بوده است.»