فلک اطلس

معنی کلمه فلک اطلس در لغت نامه دهخدا

فلک اطلس. [ ف َ ل َ ک ِ اَ ل َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عبارت از فلک الافلاک است که آن را در شرع عرش گویند، چه اطلس به معنی درم بی سکه است ، پس چنانکه درم بی سکه از نقوش ساده میباشد همچنین فلک نهم که عرش باشد نیز از نقوش کواکب ساده است. ( غیاث ).

معنی کلمه فلک اطلس در فرهنگ فارسی

عبارت از فلک الافلاک است که آن را در شرع عرش گویند . چه اطلس به معنی درم بی سکه است پس چنانکه درم بی سکه از نقوش ساده باشد همچنین فلک نهم که عرش باشد نیز از نقوش کواکب ساده است .

جملاتی از کاربرد کلمه فلک اطلس

مژه‌ام نقش تو بست آنقدر امشب که فلک اطلس آورد به بالینم و دیبا برداشت
کارم به دعا چو برنمی‌آید راست دادم سه طلاق این فلک اطلس را
زیر فلک اطلس هشیار نماند کس زیرا که ز پیش و پس می‌های تو می‌آید
کارم به دو گز عبا چو برمی آید دادم سه طلاق این فلک اطلس را
بود چو بود تو سنجند خازنان درت ترازویش فلک اطلس و زمین مثقال
رمز- حرکت قلب انسانی در نفس مرکز است که: قلب المؤمن بین اصبعین من اصابع الرحمان یقلبها کیف یشاء. و حرکت فلک اطلس که جملۀ حرکات کمی و کیفی مفوض بدو است و دایرۀ آخرین است دوری است، اینجا: قلب المؤمن بین اصبعین من اصابع الرحمان و فی انفسکم و آنجا: الرحمان علی عرش استوی. و به ضرورت که حرکت دوری تابع حرکت مرکز بود، و این بود حقیقت آنکه گویند حرکت افلاک جهت تشویق نفوس است: و سخرلکم الشمس والقمر.