فلاطوس. [ ف َ ] ( اِخ ) استاد عذرا، معشوقه وامق ، و قصه وامق و عذرا به جهان مشهور. ( برهان ) : فلاطوس برگشت و آمد به راه برِ حجره ٔوامق نیکخواه. عنصری ( از ابیات باقی مانده از وامق و عذرا، از اسدی طوسی ).
جملاتی از کاربرد کلمه فلاطوس
آن فلاطوس آن صلیب آن روی زرد زیر گردون تو چه کردی او چه کرد