فلاطن

معنی کلمه فلاطن در لغت نامه دهخدا

فلاطن. [ ف َ طُ ] ( اِخ ) افلاطون :
نقش فرسوده فلاطن را
بر درِ احسن الملل منهید.خاقانی.

معنی کلمه فلاطن در فرهنگ فارسی

افلاطون

جملاتی از کاربرد کلمه فلاطن

آن که بدو بنگری به حکمت گویی: اینک سقراط و هم فلاطن یونان
اگر فلاطن و سقراط، بوده‌اند بزرگ بزرگ بوده پرستار خردی ایشان
استاد حکمت آمد و شاگرد حکم دین کز چند فن فلاطن یونان شناسمش