فشارود

معنی کلمه فشارود در لغت نامه دهخدا

فشارود. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گله زن شهرستان خمین ، دارای 198 تن سکنه. آب مشروب آن از رودخانه خمین و محصول عمده اش غله ، چغندر قند، بنشن ، تنباکو، پنبه و انگور است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

جملاتی از کاربرد کلمه فشارود

حمبل روستایی است در دهستان فشارود از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این آبادی ۱۰۶ نفر (در ۴۱ خانوار) بوده‌است.
بواج روستایی است در دهستان فشارود از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این آبادی ۷۵ نفر (در ۲۶ خانوار) بوده‌است.
بقی روستایی است در دهستان فشارود از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این آبادی ۶۵ نفر (در ۲۴ خانوار) بوده‌است.
افکشت روستایی است در دهستان فشارود از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۱۱۸ نفر (در ۳۴ خانوار) بوده‌است.
حج نج روستایی است در دهستان فشارود از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این آبادی ۱۲۹ نفر (در ۴۰ خانوار) بوده‌است.
تاج کوه روستایی است در دهستان فشارود از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۱۰۹ نفر (در ۳۵ خانوار) بوده‌است.
حصار سنگی روستایی است در دهستان فشارود از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۲۷۵ نفر (در ۹۷ خانوار) بوده‌است.