فسایی
معنی کلمه فسایی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه فسایی
منشاء خاندان تمامی به درستی مشخص نیست. فسایی در فارسنامه ناصری خاندان تمامی را به قبیله تمام قطیف و احساء نسبت میدهد و معتقد است که آنان در حدود ۱۱۱۶ هجری قمری به شیراز آمدهاند. اما در بین قبایل و طوایف بحرین، قطیف و احساء، طایفهای به نام تمامی وجود ندارد. بنابراین احتمال داده شده که این نام تحول یافته دمام، از بندرهای عربستان سعودی در کنار خلیج فارس، باشد یا چنانچه تمامی نام قبیلهای فرض شود، برگرفته از نام قبیله «طی» در شام.
در دوره ساسانیان، از یک سو وجود بقایای شهر، دژ و آتشکده ساسانی و از سوی دیگر حضور فساییان در امور سیاسی و فرهنگی آن زمان نشانگر آن است که فسا در دوره ساسانیان از جایگاه و رونق خاصی برخوردار بودهاست، چنانکه قاضی القضات انوشیروان، فسایی بود و در همین دوران «زرادشت بن خرگان» عقاید خود را در قالب (دریست دین) در ایران و روم منتشر کرد و تزلزل جدی در نظام طبقاتی ساسانی به وجود آورد. بهطور کلی در دوران ساسانی و مقارن ظهور اسلام، شهر فسا به عنوان بزرگترین شهر کوره دارابگرد بهشمار میآمده.
روزبهان بقلی فسایی میگوید شنیدم که هزار تصنیف کرد و همه را اهل حسد بسوختند.[نیازمند منبع]
حاج حسن خان حسینی طبیب فسایی فارسی معروف به میرزا حسن حسینی فسایی (۱۲۳۷–۱۳۱۶ ه.ق) فرزند میرزا حسن نویسنده فارسنامه ناصری در سال ۱۳۱۳ ه.ق است.
کنگرهٔ جهانی سعدی و حافظ بهمناسبت هفتصدمین سال درگذشت سعدی و ششصدمین سال درگذشت حافظ،[ظ] از سوی مؤسسهٔ آسیایی دانشگاه پهلوی در سال ۱۳۵۰ ه.ش در شیراز برگزار شد. در این کنگره ۱۲۰ تن از ایرانشناسان برجسته از ایران و جهان دعوت شده بودند که البته نزدیک به ۱۰۰ تن در آن شرکت کردند. بهمدت ۵ روز از ۷ تا ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۰ ه.ش با سخنرانی در تالار دانشگاه پهلوی در شیراز افتتاح شد و در روزهای بعد با سخنرانیها در دو اتاق جداگانه برای دو شاعر در عمارت نارنجستان قوام ادامه یافت. مقالات دربارهٔ حافظ بهکوشش منصور رستگار فسایی در کتابی با عنوان مقالاتی دربارهٔ زندگی و شعر حافظ به چاپ رسید.
در مکتب به آموختن قرآن پرداخت و در محضر دانشمندان عصر به فراگرفتن علوم متداول مشغول شد. از همان ابتدای زندگی تمایلات عرفانی داشت، تا این که در ۲۵ سالگی از خلق برید و در کوههای اطراف شیراز به عبادت و ریاضت پرداخت و حافظ قرآن شد و نزد نخستین مرشد خود، شیخ جمالالدین فسایی رفت. [نیازمند منبع]
در دوره صفوی نیز ایل باصری به گفته فسایی فاقد رئیس و ضمیمه حکومت ایل عرب بود. به دستور کریم خان زند در سال ۱۱۷۱ قمری (۱۱۳۶ خورشیدی) ایل باصری از ایل عرب مستقل شد اما حکومت ایل به میر شفیع خان شیبانی از ایل عرب سپرده شد. نوادگان او که آخرین آنها محمود خان باصری بود، تا سال ۱۲۷۹ قمری (۱۲۴۱ خورشیدی) بر ایل حکومت کردند. بدین ترتیب حکومت اعراب بر ایل باصری تا تشکیل اتحادیه خمسه در دوره قاجار ادامه یافت.
منصور رستگار فسایی در کتاب خود بلوچ را قومی ایرانی که با سیاوش به نبرد با افراسیاب شتافتند ذکر میکند.
بعدها نیز این بند به تناوب تخریب و ترمیم شد، چنانکه فسایی در دههٔ نخست قرن چهاردهم نوشته است که «گاهی از کنارهٔ این بند رخنه شود و مبالغی وجه نقد و چندین هزار عمله از دهات جمع نموده تا این رخنه را سد کنند». گزارش فرصت که در ۱۳۱۱ بند امیر را دیده و تصویر آن را نیز در کتاب خود کشیده، از آبادانی بند در آن سالها حکایت دارد. در دورهٔ پهلوی پل بند امیر آسیبهای بسیار دید و بخش عمدهٔ طاق ششم آن فروریخت. در سالهای ۱۳۴۹ ه.ش به بعد تعمیرات اصلی بندامیر آغاز شد. طاق نهرگاوشیر که در سالهای اوایل انقلاب اسلامی صدمات کلی دیده بود، در ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۶ ه.ش مرمت شد.
کنگرهٔ جهانی سعدی و حافظ بهمناسبت هفتصدمین سال درگذشت سعدی و ششصدمین سال درگذشت حافظ،[ت] از سوی مؤسسهٔ آسیایی دانشگاه پهلوی در سال ۱۳۵۰ ه.ش در شیراز برگزار شد. در این کنگره ۱۲۰ تن از ایرانشناسان برجسته از ایران و جهان دعوت شده بودند که البته نزدیک به ۱۰۰ تن در آن شرکت کردند. بهمدت ۵ روز از ۷ تا ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۰ ه.ش با سخنرانی در تالار دانشگاه پهلوی در شیراز افتتاح شد و در روزهای بعد با سخنرانیها در دو اتاق جداگانه برای دو شاعر در عمارت نارنجستان قوام ادامه یافت. مقالات دربارهٔ حافظ بهکوشش منصور رستگار فسایی در کتابی با عنوان مقالاتی دربارهٔ زندگی و شعر حافظ به چاپ رسید.