چرخ دولابی

معنی کلمه چرخ دولابی در لغت نامه دهخدا

چرخ دولابی. [ چ َ خ ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). آسمان. ( ناظم الاطباء ). چرخ. چرخ دوار. چرخ گردنده :
فغان زین چرخ دولابی که هر روز
به چاهی افکند ماه دل افروز.جامی ( از انجمن آرا ).|| بخت ناپایدار. ( ناظم الاطباء ). رجوع به چرخ دوار شود.

جملاتی از کاربرد کلمه چرخ دولابی

در شبستان چرخ دولابی چشمشان گشته مست بیخوابی
فغان زین چرخ دولابی که هر روز به چاهی افکند ماهی دل افروز
غم چرخ دولابی واژگون بدین صورتم کرد زار و زبون
تو قیاس از چرخ دولابی بگیر گردشش از کیست از عقل مشیر
به خون سرگشته تر دارم دلی از چرخ دولابی نیفتم در خیال خود که در گردابم اندازد
به این سامان نخواهد ماند دایم چرخ دولابی شود ویران دکان هرکه از دولاب می‌گردد
ولی کنون، چو ز رفتار چرخ دولابی ولی کنون، چو ز کردار بخت ظلمانی،
نهال روضه ی دولت که چرخ دولابی بود بگلشن او سر فکنده چون دولاب