یونیان

معنی کلمه یونیان در لغت نامه دهخدا

یونیان. [ی ُ ] ( اِخ ) یکی از شعبه های چهارگانه ای که یونانیان قدیم بدان منقسم شده بودند. آنان از زمانهای بسیار قدیم در خطه شرقی یونان قدیم و خطه شمالی موره سکونت داشتند. گروهی از آنان به حدود ازمیر و افس مهاجرت کردند و این قسمت از آسیای صغیر را بدین مناسبت یونیه نامیدند. سپس خود یونانیان نیز کوچگاههایی تأسیس و بدین سان با یونیها اختلاط و امتزاج حاصل کردند.

جملاتی از کاربرد کلمه یونیان

یونانی‌ها از دریای میلتس سعی در دفاع از ملت داشتند، و دفاع از میلتس را به میلی‌ها سپردند. ناوگان ناحیه یونانی در جزیره لاده در ساحل میلتوس جمع شدند. با شکست یونانی‌ها در لاده شورش یونیان تمام شد و پایان یافت.
در زمان مناندر اول بوداییسم در این شهر رونق بسیار گرفت و تعدادی از یونیان به عالمان بودایی معروف تبدیل گشتند که شواهد حضور و سفر آن‌ها به سریلانکا در کتاب ماهاوامسا وجود دارد.
قدمت این شی به سدهٔ چهارم پیش از میلاد بازمی‌گردد و بر آن نقش‌برجستهٔ عالی در یک سو از نبرد ایسوس میان ایرانیان و سپاه اسکندر و در یک سو صحنه‌ای از همکاری ایرانیان با یونیان در صحنه شکار نقش شده‌است. رنگ‌های بازمانده بر این تابوت دان و روایت تصویری آن اطلاعات مهمی از چگونگی لباس و ابزار ایرانیان در نبرد را مشخص می‌نماید.
فیلسوف بزرگ یونانی، سقراط، از نابودی دانش گریه و زاری می‌کرد؛ زیرا که ابزارهای انتقال در حال تغییر بودند. ۲۵۰۰ سال پیش قبل از اختراع الفبای یونانی، دانش و داستان‌ها را با صدای بلند از بر می‌خواندند چیزی بسیار شبیه به سرودهای حماسی هومر. فناوری جدید نوشتن به این معنا بود که دیگر نیازی به حفظ کردن داستان‌ها نبود، توسعه‌ای که سقراط می‌ترسید باعث شود توانایی ذهن یونیان را برای حفظ کردن و بازگو کردن ضعیف کند. (ما از نگرانی‌های سقراط فقط به این دلیل مطلع هستیم که شاگردش پلاتو در کتاب معروف دیالوگز نوشته‌است)
حکمت یونیان پیغام نفس است و هوا حکمت ایمانیان فرموده پیغمبر است
درسال۴۹۲ ق.م اولین تهاجم ایرانی به یونان، مرحله بعدی جنگ‌های یونانی و پارسی را به عنوان یک نتیجه مستقیم از شورش یونیان آغاز شد.
رأس الکلب دهی است به قومس (منتهی الارب) ولی در مورد سکونت قوم سک یا سکاها در نواحی سمنان و سنگسر مغرب به قومس (سمنان و دامغان و شاهرود حالیه) و از نیمروز به سند و زابل می‌پیوسته و مردم آن سرزمین از ایرانیان (سکه) بوده‌اند که پس از مرگ اسکندر یونیان و از ایران رانده دولتی بزرگ و پهناور تشکیل داده‌اند که ما آن را اشکانیان گوییم و کلمه پهلو و پهلوان که به معنی شجاع است از این قوم دلیر که غالب داستان‌های افسانه قدیم شاهنامه ظاهراً از کارنامه‌های ایشان باشد باقیمانده‌است».