چهاروجهی
معنی کلمه چهاروجهی در لغت نامه دهخدا

چهاروجهی

معنی کلمه چهاروجهی در لغت نامه دهخدا

چهاروجهی. [ چ َ / چ ِ وَ ] ( اِ مرکب ) جسمی چهار وجهی است که از هر طرف به مثلث های مسطح محدود باشد. هر یک از این مثلث های مسطح راوجه و اضلاع آنها را یال و انتهای یالها را رأس چهاروجهی میخوانند. خطی که دو رأس غیرواقع در یک وجه را به هم وصل میکند قطر چهاروجهی نامیده میشود. سطح جانبی هر چاروجهی مساوی است با مجموع سطح های وجوه جانبی آن. و مساحت چهاروجهی برابر است با مجموع مساحت های وجوه آن و یا به عبارت دیگر مساحت هر چهاروجهی برابر است با مجموع سطح جانبی و سطح قاعده آن. مقطع هرچهاروجهی مثلث است. هر هرم مثلث القاعده چهاروجهی است. از این قرار دو چهاروجهی که دارای قاعده های معادل و ارتفاع های برابر باشند، معادلند و هر منشور مثلث القاعده را میتوان به سه هرم مثلث القاعده یا سه چهاروجهی متعادل تجزیه کرد و حجم هر چهاروجهی ثلث حجم منشوری است که به همان قاعده و همان ارتفاع باشد. و چهاروجهی یکی از اجسام افلاطونی است. فضائی که با وجود هر چهاروجهی اشغال میشود با حجم آن چهاروجهی برابر است و حجم هر چهاروجهی مساوی است با ثلث حاصل ضرب مساحت قاعده در ارتفاع آن. چون بخواهیم حجم یک چهار وجهی را محاسبه کنیم نخست باید مساحت قاعده آن چهاروجهی را حساب کنیم. به این ترتیب که اگر طول قاعده مثلثی که در قاعده چهاروجهی قرار گرفته به اندازه L و ارتفاع آن به اندازه h باشد مساحت قاعده چهاروجهی عبارت است از: طول قاعده مثلث در نصف ارتفاع آن. یا: l.12h = S حال برای محاسبه حجم چهاروجهی گوئیم اگر ارتفاع چهاروجهی برابر با H باشد حجم آن مساوی است با: H.13S = V

معنی کلمه چهاروجهی در فرهنگ فارسی

جسمی است که از هر طرف بمثلث های مسطح محدود باشد هر یک از این مثلث های مسطح را وجه و اضلاع آنها را یال و انتهای یالها را راس چهار وجهی میخوانند .

معنی کلمه چهاروجهی در فرهنگستان زبان و ادب

{tetrahedron} [زمین شناسی، فیزیک] [زمین شناسی] دیسۀ بلوری در بلورهای مکعبی با تقارن m و3 -4 یا 3 2 [فیزیک] هرمی با قاعدۀ مثلث که هر چهار وجه آن مثلث متساوی الاضلاع است

معنی کلمه چهاروجهی در دانشنامه عمومی

در هندسه، به یک چندوجهی که از چهار پهلوی مثلثی تشکیل شده باشد چهاروجهی می گویند در صورتی که سه وجه آن در هر گوشه به هم برسند.
با به هم رسیدن سه سه ضلعی منتظم ( مثلث متساوی الاضلاع ) در هر رأس، چهاروجهی منتظم تشکیل می شود. مجموع زوایا در هر رأس برابر ۳ × ۶۰° = ۱۸۰° می شود که از ۳۶۰° کمتر است، بنابراین چهاروجهی منتظم جسم افلاطونی است. اگر هریک از لیگاندها در روی هر چهار گوشه یک چهار وجهی قرار گیرد و اتم مرکزی وسط چهار وجهی قرار گیرد شکل کمپلکس چهار وجهی است.
چهاروجهی منتظم با خودش مزدوج است. یعنی با وصل کردن نقطهٔ وسط وجه های آن یک چهاروجهی کوچکتر می توان ساخت ( تعداد وجوه و رئوس چهاروجهی ( ۴ ) با هم برابر است ) . افلاطون و فیثاغوری ها باور داشتند که چهاروجهی منتظم، که نوک های تیز دارد، ساختاردهندهٔ عنصر آتش در هستی است. کپلر باور داشت که چهاروجهی منتظم مبین فاصلهٔ بین مشتری و مریخ در منظومه شمسی است.
بیست دوازده وجهی، که بیست وجهش مثلث متساوی الاضلاع و دوازده وجهش پنج ضلعی منتظمند، یک جسم ارشمیدسی است و می توان آن را با بریدن گوشه های دوازده وجهی منتظم یا بیست وجهی منتظم از وسط اضلاع ساخت. [ الف] چهاروجهی بریده شده، که چهار وجهش شش ضلعی منتظم و چهار وجهش مثلث متساوی الاضلاعند نیز یک جسم ارشمیدسی است و می توان آن را با بریدن گوشه های چهاروجهی منتظم تا ۱۳ درصد طول اضلاع ساخت.
سیمپلکس تعمیم چهاروجهی منتظم در فضای n - بعدی است.
• تقارن چهاروجهی ( گروه تقارن T )
معنی کلمه چهاروجهی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه چهاروجهی در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه چهاروجهی در دانشنامه عمومی
معنی کلمه چهاروجهی در دانشنامه آزاد فارسی

معنی کلمه چهاروجهی در دانشنامه آزاد فارسی

چهاروجهی (tetrahedron)
در هندسه، حجمی صلب و چندوجهی۱، با چهار وجه سه گوش، به شکل هرمی۲ با قاعدۀ سه گوش. وجوه چهاروجهی منتظم به شکل مثلث های متساوی الاضلاع اند. در شیمی و بلورشناسی، شکل برخی از مولکول ها و بلورها به شکل چهاروجهی اند. مثلاً اتم های کربن۳ در بلور الماس۴ به شکل چهاروجهی های منتظمِ پیوندیافته متبلور می شوند. چهاروجهی منتظم مخروطی است با قاعدۀ مثلث که طول همۀ یال های آن مساوی است.
polyhedronpyramidcarbondiamond

معنی کلمه چهاروجهی در ویکی واژه

[زمین‏شناسی] دیسۀ بلوری در بلورهای مکعبی با تقارن m و۳ -۴ یا ۳ ۲

جملاتی از کاربرد کلمه چهاروجهی

جُوینوریک۳۶۰ یا چی‌اُوپتیک۳۶۰ پویانمایی‌های سه بعدی گردان یا توالی‌های ویدئویی خاص درون یک هرم شفاف چهاروجهی را نمایش می‌دهد. این دستگاه در سال ۲۰۰۴ توسط مهندسان و طراحان هلندی ورامبول توسعه یافت.
گونه دیگری از کاتیون‌ها و آنیون‌ها وجود دارند که خود از چند اتم تشکیل شده‌اند و به آن‌ها به اصطلاح یون چنداتمی[د] گفته می‌شود. به‌عنوان مثال، یون سولفات یک آنیون چند اتمی است که در آن یک اتم گوگرد با ۴ اتم اکسیژن به‌وسیله پیوند کووالانسی و به شکل هرم چهاروجهی با یکدیگر پیوند دارند. کل این ساختار دارای بار -۲ است. به شکل مشابه کاتیون‌های چند اتمی با بار مثبت نیز وجود دارند؛ مثلاً آمونیوم یک کاتیون است که در آن یک اتم نیتروژن با چهار اتم هیدروژن به‌وسیله پیوند کووالانسی و به شکل هرم چهاروجهی در کنار هم قرار گرفته‌اند.
در دماهای کمتر از ۱۰۵ کلوین، ساختار مکعبی آن به چهاروجهی تبدیل می‌شود. از تک کریستال‌های آن می‌توان به عنوان پنجره‌های نوری و اهداف رسوبی با کیفیت بالا استفاده کرد.
با متصل کردن نقطهٔ وسط وجوه یک چهاروجهی منتظم، یک چهاروجهی منتظم کوچکتر حاصل می‌شود (تعداد وجوه و رئوس چهاروجهی (۴) با هم برابر است).
پیشینه آگهی‌نما به اولین تمدن‌ها باز می‌گردد و ما در تاریخ مصر باستان به ستون‌های سنگی هرم‌سنگ برمی‌خوریم که ستون‌هایی چهاروجهی با نوک هرمی شکل هستند و از سنگ یک‌تکه ساخته شده‌اند. این ستون‌ها نه تنها جنبه تزئینی داشته‌اند، بلکه برای ترویج مذهب مصریان باستان به کار می‌رفته‌اند و بر روی آن‌ها جملات مذهبی و دعاهای مختلف کنده‌کاری شده‌اند. همچنین هرم‌سنگ‌هایی وجود دارند که بر روی آن‌ها قوانین مهم کشوری نوشته شده‌ و در معرض دید عموم قرار می‌گرفته‌اند. هرچند مطالب موجود بر این ستون‌ها محدود به موارد مذهبی و سیاسی است، اما بدون شک در تعریف امروز از تبلیغات می‌گنجد.
تتراکلورکوپرات پایه ماده جامد به رنگ سبز روشن است که در دمای ۵۲–۵۳ درجه به رنگ زرد تغییر رنگ می‌دهد. تغییر رنگ با آزاد سازی باندهای هیدروژن و تغییر هندسه ترکیب مس- کلرین از حالت صاف به چهاروجهی تغییر شکل یافته با تغییر مناسب اوربیتال‌های اتم مس ایجاد می‌شود. هیچ واسطه پایداری وجود دارد، کریستال‌ها سبز یا زرد هستند.
فرمول محاسبه حجم چهاروجهی را بر حسب فاصله بین رأس‌های آن پیدا کرد که تعمیمی از فرمول هرون برای محاسبه مساحت مثلث بر حسب فاصله رأس‌ها (طول ضلع‌ها) است. مثلت تارتالیا (معروف به مثلت پاسکال و مثلث خیام) برای ضریب‌های بسط دوجمله‌ای و راهی برای حل معادله‌های درجه سه نیز از او است.
با استفاده از هشت وجهی منتظم و چهاروجهی منتظم نیز به‌طور ترکیبی می‌توان لانه زنبوری کرد.