چراغ مزار. [ چ َ / چ ِ غ ِ م َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چراغ تربت. چراغی باشد که بر بالین تربت افروزند. ( آنندراج ). چراغی که در زیارتگاه روشن کنند : چون زندگی بکام بود مرگ مشکل است پروای باد نیست چراغ مزار را.صائب ( آنندراج ).رجوع به چراغ تربت شود.
معنی کلمه چراغ مزار در فرهنگ فارسی
چراغ تربت . چراغی باشد که بر بالین تربت افروزند . چراغیکه در زیارتگاه روشن کنند .
جملاتی از کاربرد کلمه چراغ مزار
نهاده ام سر آسودگی به پای گلی که غنچه را ز چراغ مزار نشناسم
به محفلیکه دل احیای معرفت دارد لب خموش چراغ مزار اظهار است