معنی کلمه کله منار در لغت نامه دهخدا
به دست خالی از این راه آخرت گذر است
بسان کله منارت اگر هزار سر است.رازی ( از آنندراج ). || مناری که فاتحین و جهانگشایان مغول و بعد از مغول از سر کشتگان می ساخته اند، نشانه فیروزی خود را. مناری که پادشاهان از سر بریده دشمنان می کردند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || به اصطلاح لوطیان نره باشد. ( آنندراج ). در اصطلاح لوطیان ، نره. شرم مرد.( فرهنگ فارسی معین ) :
شد سرآمد به رنگ کله منار
در جهان هر که او زیاده سر است.عبدالغنی قبول ( از آنندراج ).
کله منار. [ ک َل ْ ل ِ م ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان است که در شهرستان مشهد واقع است و 146 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).