کتاب خوان
معنی کلمه کتاب خوان در لغت نامه دهخدا

کتاب خوان

معنی کلمه کتاب خوان در لغت نامه دهخدا

کتابخوان. [ ک ِ خوا / خا ] ( نف مرکب ) کتاب خواننده. مطالعه کننده کتاب. آنکه کتابها را مطالعه کند. ( فرهنگ فارسی معین ). || آنکه عادت به بسیار کتاب خواندن دارد. ( یادداشت مؤلف ). اهل کتاب. اهل مطالعه. || باسواد. قادر به قرائت. که خواندن تواند : خدیجه بنزد ورقه آمد که کتاب خوان بود. ( قصص الانبیاء ). چون شدید برفت شدادبجای وی نشست و کتابخوان و زیرک بود. ( قصص الانبیاء ). بدان که قارون پسر عم موسی بود اول مؤمن بود و کتابخوان. ( قصص الانبیاء ). در روی زمین هیچ پادشاهی نماند و آصف کتابخوانی بود که هیچ کس توریة را از آن بهتر نمی دانست. ( قصص الانبیاء ). || آنکه برای پادشاه یا بزرگی کتاب خواند. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه کتاب خوان در فرهنگ عمید

۱. خوانندۀ کتاب، کسی که زیاد کتاب می خواند.
۲. [مجاز] باسواد.

معنی کلمه کتاب خوان در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه کتابها را مطالعه کند . ۲ - آنکه برای پادشاه یا بزرگی کتاب خواند .

معنی کلمه کتاب خوان در دانشنامه عمومی

کتاب خوان (فیلم ۱۹۸۸). کتاب خوان ( فرانسوی: La Lectrice ) فیلمی فرانسوی به کارگردانی میشل دوویل است که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به میو - میو، ماریا د مدایروش و ماریان دنیکو اشاره کرد.
این فیلم در آن سال ها جایزه Louis Delluc را از آن خود کرد و ۹ بار نامزد دریافت جایزه سزار برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد که پاتریک چسنایز آن را دریافت کرد.
کتاب خوان (نقاشی). دختر کتاب خوان یا کتاب خوان ( به فرانسوی: La Liseuse ) یک نقاشی رنگ روغن قرن ۱۸ است که توسط ژان هونوره فراگونارد کشیده شده. این نقاشی توسط دختر اندرو دبلیو. ملون در پی مرگ پدرش به نگارخانه ملی هنر آمریکا اهدا شد.
این نقاشی از چهرهٔ یک دختر ناشناس که لباس زرد زعفرانی بر تن دارد کشیده شده است، هنگام آزمایش پرتو ایکس مشخص شد که تابلو با یک چهره دیگر به پایان رسیده و فراگونارد روی آن نقاشی کشیده. این یکی از سری نقاشی های کشیده شده از چهره دختران جوان توسط فراگونارد است.

جملاتی از کاربرد کلمه کتاب خوان

رخساره زنی است که هنوز دلش به یاد خانه اربابی و سخن‌های ارباب خوش است و حسرت آن روزها را می‌خورد. کوکب زنی که مردش او را همیشه می‌زند و باز هم هنوز عاشق اوست. پسرش یوسف جوانکی کتاب خوان و عاشق‌پیشه شعر می‌گوید و شیفته شوهر رکساناست و شاید هم شیفته رکسانا. تیمور. کاوه. حدادیان شهردار پیشین که می‌اندیشد برای حکومت داری باید چون شیر بی باک بود و مانند روباه حیله گر و قدرتمندان باید بی رحم باشند و تنها حکومتی که پابرجا می‌ماند، حکومتی است که زیردستان خود را خرد کند. او به فرمان برداری بی چون و چرا باور دارد. برخلاف او، شوکت می‌گوید مردم درک می‌کنند و نیاز به پوزه بند ندارند.

موسولینی خود را یک روشنفکر می‌پنداشت، وی کتاب خوان ماهری نیز بود؛ علایق وی در زمینه فلسفه اروپایی عبارت بودند از سورل، فوتوریست ایتالیایی به نام فیلیپو تومازو مارینتی، سوسیالیست فرانسوی گوستاو هروه، آنارشیست ایتالیایی اریکو مالاتستا و فیلسوفان آلمانی فریدریش انگلس و کارل مارکس. موسولینی زبان‌های فرانسوی و آلمانی را به صورت خود آموز فرا گرفته بود و دست نوشته‌هایی از نیچه، شوپنهاوئر و کانت را به زبان ایتالیایی برگرداند.