معنی کلمه پناهگاه طبیعی در دانشنامه اسلامی
کوه، پناهگاهی طبیعی برای انسان و نعمتی از سوی خداوند می باشد:قال سـاوی الی جبل یعصمنی من المآء...گفت: «بزودی به کوهی پناه می برم تا مرا از آب حفظ کند!» ... . والله جعل لکم مما خلق ظـلـلا وجعل لکم من الجبال اکنـنا...و (نیز) خداوند از آنچه آفریده است سایه هایی برای شما قرار داده و از کوه ها پناهگاه هایی... . «اکنان» جمع «کن» به معنای موضعی است که انسان در آن پنهان می شود. به سراغ یکی دیگر از نعمت های الهی می رود و می گوید: خداوند از آنچه آفریده است سایه هایی برای شما قرار داد (و الله جعل لکم مما خلق ظلالا). و از کوه ها، برای شما پناه گاه هایی (و جعل لکم من الجبال اکنانا).اکنان جمع کن (بر وزن جن) به معنی وسیله پوشش و حفظ و نگهداری است، و به همین جهت به مخفیگاه ها و غارها و پناه گاه هایی که در کوه ها وجود دارد، اکنان گفته می شود. در اینجا به وضوح می بینیم که سایه ها اعم از سایه درختان و اشیاء دیگر و یا سایه های غارها و پناهگاه های کوهستانی به عنوان یک نعمت قابل ملاحظه الهی بیان شده است، و حقیقت نیز همین است، زیرا همانگونه که انسان در زندگی خود نیاز به تابش نور دارد، در بسیاری از اوقات نیاز به سایه دارد، چرا که اگر نور یک نواخت بتابد، زندگی غیر ممکن خواهد بود، و می دانیم بزرگترین سایه برای ما ساکنان زمین، سایه کره زمین است که شب نام دارد و نیمی از سطح زمین را می پوشاند، نقش این سایه بزرگ، در زندگی انسان ها برای هیچکس پوشیده نیست، همچنین نقش سایه های کوچکتر و کوچکتر به هنگام روز در مناطق مختلف.
توجه به نعمت پناهگاه
توجه به نعمت پناهگاه های طبیعی، زمینه ساز تسلیم انسان در برابر خدا می باشد:والله جعل لکم مما خلق ظـلـلا وجعل لکم من الجبال اکنـنا وجعل لکم سربیل تقیکم الحر وسربیل تقیکم باسکم کذلک یتم نعمته علیکم لعلکم تسلمون.و (نیز) خداوند از آنچه آفریده است سایه هایی برای شما قرار داده و از کوه ها پناهگاه هایی و برای شما پیراهن هایی آفریده، که شما را از گرما (و سرما) حفظ می کند و پیراهن هایی که به هنگام جنگ، حافظ شماست این گونه نعمت هایش را بر شما کامل می کند، شاید تسلیم فرمان او شوید! در پایان آیه به عنوان یک تذکر و هشدار می گوید: این گونه خداوند نعمتش را بر شما تمام می کند شاید در برابر فرمان او تسلیم شوید (کذلک یتم نعمته علیکم لعلکم تسلمون).این طبیعی است که انسان با بررسی نعمت های مختلفی که وجودش را احاطه کرده بی اختیار به یاد آفریننده نعمت می افتد و اگر کمترین حس قدردانی و شکرگزاری در درونش باشد بیدار می گردد و به سراغ بخشنده نعمت می رود و به شناخت او می پردازد.گرچه بعضی از مفسران، کلمه نعمت را که در آیه فوق آمده محدود به بعضی از نعمت ها مانند نعمت آفرینش و تکامل عقل و یا توحید و یا نعمت وجود پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله دانسته اند، اما روشن است که نعمت در این آیه معنی وسیعی دارد همه این ها و غیر این ها را شامل می شود، و این تفسیرهای محدود از قبیل تفسیر به مصداق واضح و روشن است.
غارها پناهگاه طبیعی انسان ها
غار، پناهگاه طبیعی انسان ها می باشد:الاتنصروه فقد نصره الله اذ اخرجه الذین کفروا ثانی اثنین اذ هما فی الغار...اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرد (و در مشکل ترین ساعات، او را تنها نگذاشت) آن هنگام که کافران او را (از مکه) بیرون کردند، در حالی که دومین نفر بود (و یک نفر بیشتر همراه نداشت) در آن هنگام که آن دو در غار بودند،... . لو یجدون ملجـا او مغـرت او مدخلا لولوا الیه وهم یجمحون.اگر پناهگاه یا غارها یا راهی در زیر زمین بیابند، بسوی آن حرکت می کنند، و با سرعت و شتاب فرار می کنند. اذ اوی الفتیة الی الکهف.... .زمانی را به خاطر بیاور که آن جوانان به غار پناه بردند ... . .. فاوا الی الکهف...... به غار پناه برید ... . کهف کلمه پر مفهومی است که همان بازگشت به ابتدایی ترین نوع زندگی بشر را به خاطر می آورد، محیطی که در آن نور و روشنایی نیست، و شب های تاریک و سردش یادآور درده ای جانکاه انسان های محروم است، نه از زرق و برق دنیای مادی در آن خبری است، نه از بستر نرم و زندگی مرفه!. مخصوصا با توجه به آنچه در تواریخ نقل شده که اصحاب کهف وزیران و صاحب منصبان بزرگ شاه بودند که بر ضد او و آئینش قیام کردند روشن می شود که گذشتن از آن زندگی پرناز و نعمت و ترجیح غارنشینی بر آن تا چه حد شهامت و گذشت و همت و وسعت روح می خواهد؟!.ولی در آن غار تاریک و سرد و خاموش، و احیانا خطرناک از نظر حمله حیوانات موذی، یک دنیا نور و صفا و توحید و معنویت بود.