معنی کلمه یکن در دانشنامه اسلامی
معنی یَکُنَّ: که آن زنان باشند
معنی یَکُنِ: باشد (جزمش به دلیل شرط واقع شدن برای جمله بعدی است و حرکت آخرش به دلیل تقارن با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه بعد است)
معنی لَّمْ یَکُن: نبود ونیست
معنی لَمْ یَکُنِ: نبود ونیست(حرکت حرف "نون" به دلیل تقارنش با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه ی بعد است)
معنی لَا یَکُن: نباشد
معنی ذُّلِّ: ذلیلی - کوچکی -ناتوانی (در عبارت "ﭐخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ ﭐلذُّلِّ "کنایه ای است برگرفته ازحالتی که جوجه برای طلب غذا از پدرومادرش به بالهای خود می دهد و منظور این است که در برابر پدر ومادرت این چنین باش .همچنین در عبارت "لَمْ یَکُن لَّهُ وَلِیٌّ مِّ...
معنی مُنفَکِّینَ: جدا شده ها (کلمه منفکین از ماده انفکاک است ، که به معنای جدایی دو چیز است که به شدت به هم متصل بودهاند ، و عبارت "لَمْ یَکُنِ ﭐلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ ﭐلْکِتَابِ وَﭐلْمُشْرِکِینَ مُنفَکِّینَ حَتَّیٰ تَأْتِیَهُمُ ﭐلْبَیِّنَةُ " یعنی سنت الهی دس...
ریشه کلمه:
کون (۱۳۹۰ بار)