یک قدر

معنی کلمه یک قدر در لغت نامه دهخدا

یک قدر. [ ی َ / ی ِ ق َ ] ( ص مرکب ) دارای یک مقدار و یک اندازه و یک قیمت و یک رتبه. ( ناظم الاطباء ). هم قدر. هم اندازه. || ( ق مرکب ) یک قدری. کمی و اندکی. ( ناظم الاطباء ). مقداری.

معنی کلمه یک قدر در فرهنگ فارسی

دارای یک مقدار و یک اندازه و یک قیمت و یک رتبه هم قدر

جملاتی از کاربرد کلمه یک قدر

سبلتت را بر کند یک یک قدر تا بدانی کالقدر یعمی الحذر
در آمار، اندازهٔ تأثیر اندازهٔ کمی قدرت یک پدیده است. نمونه‌ای از اندازهٔ تأثیر، ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، اختلاف میانگین، یا حتی خطر وقوع یک اتفاقی مانند تعداد افرادی که بعد از حمله قلبی جان سالم به در می‌برند تا فقط یک‌نفر بمیرد، می‌باشد. برای هر نوع اندازه تأثیر، یک قدر مطلق بزرگتر همواره تأثیری نیرومندتر را نشان می‌دهد. اندازه آثارها، آزمون فرض آماری را تکمیل و نقش مهمی در آنالیز توان آماری، اندازه نمونه، و فراتحلیل ایفا می‌کنند.
هنگامی که جسمی در جهت حرکت هُل داده می‌شود (در راستای حرکت، بر آن نیرو وارد می‌شود) تکانه و انرژی آن مقداری افزایش می‌یابد؛ ولی هنگامی که با سرعتی نزدیک به سرعت نور جابه‌جا می‌شود (به عبارتی، وقتی نمی‌تواند سریع‌تر حرکت کند) تکانه و انرژی آن جسم بی‌حد و مرز افزایش می‌یابد؛ زیرا سرعتش به یک قدر ثابت (سرعت نور) نزدیک می‌شود. این نشان می‌دهد که در نسبیت، تکانهٔ یک جسم ضریب ثابتی از سرعت نیست و نیز انرژی جنبشی ضریب ثابتی از مجذور سرعت نمی‌باشد.
عقیده بر آن است که «تی‌اوان ۶۱۸» یک قرص برافزایشی از گازهای به شدت داغ است که به‌دور یک سیاه‌چالهٔ عظیم‌الجثه در مرکز کهکشان می‌چرخد. نوری که از این اختروَش می‌آید در حدود ۱۰٫۴ میلیارد سال قدمت دارد. کهکشان اطراف آن نیز از زمین معلوم نیست، چرا که نور خودش، بیشتر از کهکشان اطراف است. با یک قدر مطلق ۳۰٫۷-، «تی‌اوان ۶۱۸» با یک توان تابشی به میزان ۷۰۴۰۴۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♠۴×۱۰۴۰ وات می‌درخشد، یا به عبارت دیگر، به اندازهٔ روشناییِ ۱۴۰ تریلیون خورشید، که بدین ترتیب آنرا در زمرهٔ یکی از درخشان‌ترین اجرام گیتی قرار می‌دهد.