یک دندانه
معنی کلمه یک دندانه در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه یک دندانه
چنان از باده توحید سرگرمم درین گلشن که خار و گل به چشم من به یک دندانه میآید
زشت و زیبا وبلند و پست از روشندلی در نظر آید به یک دندانه چون آیینه ام
کند تأثیر سوز عشق در شاه و گدا یکسان که بید و عود را آتش به یک دندانه میسوزد
خار دیوار تو با نظارگی و باغبان ز دل آزاری به یک دندانه می گوید سخن
علت نامگذاری این شکل به گستران اینست که زمانی که به یک دندانه از این نوع چرخدنده نگاه کنیم میبینیم که پهنای دندانه از نوک به سوی قاعده گسترش مییابد.
اگر خارست، اگر گل، مایه خوشحالیی دارد کلید و قفل این منزل به یک دندانه می خندد
از بلند و پست عالم آنچه می آید به چشم چون صف مژگان به یک دندانه می یابیم ما