یک بن

معنی کلمه یک بن در لغت نامه دهخدا

یک بن. [ ی َ / ی ِ ب ُ ] ( اِ مرکب ) ریحان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ریحان شود.

معنی کلمه یک بن در فرهنگ فارسی

ریحان

جملاتی از کاربرد کلمه یک بن

بعد از موفقیت انیمیشن سینمایی راز آمنیتریکس، نوبت به فیلم سینمایی بن۱۰: مسابقه با زمان رسید. این فیلم، اولین فیلم سینمایی بن تن بود که به شکلی غیر از انیمیشن وارد بازار می‌شد. در این فیلم اکشن و علمی-تخیلی بن تن از سفر به خانه برمی‌گردد تا با شخصیت‌های شروری که قصد نابودی بلوود را دارند مقابله کند. دشمن اصلی بن در این فیلم سینمایی، ایان است (ایان یک مسافر زمان است، او یک بن تنیسون از آینده است که دنیایش نابود شده و او تنها باقیمانده است). این فیلم به علت خارج شدن از سبک انیمیشن‌های بن تن چندان مورد استقبال قرار نگرفت.
هر بازی که این دو شرط را داشته باشد یک بن بست به حساب می‌آید.
زان نیش که دی زد به رگ دست تو فصاد در یک بن مو نیست که صد نیش ندارم
توجه داشته باشید که این نمونه از الگوریتم کامل نیست، همچنین این الگریتم همیشه یک راه را برای دو نقطه پیدا نمی‌کند حتی اگر فقط یک راه وجود داشته باشد. برای مثال، ای داخل یک استگ لوپ می‌افتد اگر به بن بست برسد، که این یک نقطه‌است که جانشین پدر خود می‌شود که ممکن است دوباره به پدرش باز گردد، یک بن بست به لیست اضافه کند و باز به همین شکل. نمونهٔ زیر گسترش می‌دهد برای استفاده از یک لیست بسته‌های اضافی، شامل تمام نقاطی است، ارزیابی شده و دوباره باز بینی نمی‌شود. که باعث پیشگیری از بررسی دوبارهٔ گره می‌شود که آن منوط به حلقه‌های نامتناهی است.