یفتلی

معنی کلمه یفتلی در لغت نامه دهخدا

یفتلی. [ ی َ ت َ ] ( ص نسبی ) منسوب است به یفتل که شهری است در طخارستان. ( از لباب الانساب ).
یفتلی. [ ی َ ت َ ]( اِخ ) ابونصربن ابی الفتوح یفتلی. از فرمانروایان خراسان بود. اخباری از او و از جنگ با قراتکین که در نواحی بلخ رخ داده روایت شده است. ( از لباب الانساب ).

معنی کلمه یفتلی در فرهنگ فارسی

منسوب است به یفتل که شهری است در طخارستان

جملاتی از کاربرد کلمه یفتلی

در مورد نامیدن افغانستان به آریانا نظرهای متفاوت دیگری نیز وجود دارد. به گفتهٔ محمدباقر مصباح‌زاده، در کتاب تاریخ اقوام در افغانستان، صفحات ۸ و ۹، در گذشته، برخی مورخان و پژوهشگران افغانی با هدایت برخی عناصر در حاکمیت افغانستان کشوری خیالی به نام «آریانا» اختراع کردند تا آنچه که میراث آریایی‌ها نام نهاده‌اند را به نام افغانستان اختصاص دهند. تاریخ‌سازی با نشان دادن افسانه‌ها و جعل واژه‌ها آغاز شد. یفتلی هپتال شد و هپتال به ابدال. همچنین، واژه‌های پاکتویس یونانی با پختویس و پشتون تطبیق داده شد.