یالرود

معنی کلمه یالرود در لغت نامه دهخدا

یالرود. ( اِخ ) دهی است از بخش نور شهرستان آمل با 700 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
یالرود. ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش نور شهرستان آمل است که از 4 آبادی تشکیل شده و مرکز آن دهی به همین نام است. این دهستان در حدود 1500 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ). و رجوع به فقره قبل شود.
یالرود. ( اِخ ) نام رودخانه ای در مازندران که مشروب میکند بلوک نور را. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه یالرود

بنای صالح یالرود مربوط به دوره صفوی است و در شهرستان نور، بخش بلده، دهستان شیخ فضل ا، روستای یالرود واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۱۹۵۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
در دوران قاجار خاندان‌ها و طایفه‌های معروف نور عبارت بودند از «اسفندیاری‌ها» و «امجدی‌ها» که اهل یوش، «بهزادی‌ها» که اصل آن‌ها از روستای یالرود و «خواجه‌نوری‌ها» و «خواجوی‌ها» که زادبومشان بلده و خانواده میرزا عباس نوری (پدر بهاءالله) که از روستای تاکر بودند. بین این خانواده‌ها ارتباط نَسَبی وجود نداشت و بعدها از طریق ازدواج به هم وابستگی یافتند. ملک‌خسروی ارتباط بین خواجه‌نوری‌ها و خانوده میرزا عباس را از زبان عبدالبهاء این گونه روایت می‌کند: