گیس بریده

معنی کلمه گیس بریده در لغت نامه دهخدا

گیس بریده. [ ب ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) گیسوبریده. زنی که به جرم تبهکاری یا جز آن گیسوان او را بریده باشند. لیکن در تداول امروز آن شدت معنی را از دست داده است و حتی زنان به خود نیز میگویند: من گیس بریده چرا این کار را کردم. و در تداول عام دشنام مانندی است به کنایه زنان را. چه بریدن گیسو یکی از جزاهای زانیه بوده است.

معنی کلمه گیس بریده در فرهنگ عمید

زن بدکاره.

معنی کلمه گیس بریده در فرهنگ فارسی

تو نگو گیس بریده کارش از جای دیگر خراب بوده است .
گیسو بریده . زنی که به جرم تبهکاری یا جز آن گیسوان او را بریده باشند

جملاتی از کاربرد کلمه گیس بریده

او نخستین تجربه ی بازیگری خود را با فیلم گیس بریده ، ساخته ی جمشید حیدری  ؛ در سال ١٣٨٣ رقم زد و بعد از آن در فيلمها و سريالهاي زيادي به ايفاي نقش پرداخت كه از كارهاي  او مي توان به فيلم لرد  اشاره كرد،ساخته محمد رسول اف كه در سال ٢٠١٦ موفق به دريافت جايزه نوعي نگاه فستيوال كن شد .