گوش خراش

معنی کلمه گوش خراش در لغت نامه دهخدا

گوش خراش. [ خ َ ] ( نف مرکب ) رجوع به همین ترکیب در ذیل گوش شود.

معنی کلمه گوش خراش در فرهنگ معین

(خَ ) (ص . ) صدای آزاردهنده .

معنی کلمه گوش خراش در فرهنگ عمید

آواز ناهنجار که به گوش آزار برساند.

معنی کلمه گوش خراش در فرهنگ فارسی

( صفت ) آوازی که گوش را آزار رساند صدایی سخت ناهنجار : صفیر گوش خراش گلول. توپ پیاپی بگوش میرسید .

معنی کلمه گوش خراش در ویکی واژه

صدای آزاردهنده.

جملاتی از کاربرد کلمه گوش خراش

در جمیع این احوال که هر آن صدای طبل‌ها فزونی می‌گرفت، دست‌های بیشتری کوفته می‌شد و حنجره‌های تازه‌ای در آواز شرکت می‌کردند. هر دو بیمار با وجود آنکه صدای گوش خراش چندش‌آوری برخاسته بود همچنان ساکت و بی حرکت بر جای خود نشسته بودند. ناگهان با حال تعجبی که به من دست داده بود دیدم هر دو بیمار از جای خود برخاسته و در حلقه نوازندگان به رقص پرداختند.»