گرگین خان

معنی کلمه گرگین خان در لغت نامه دهخدا

گرگین خان. [ گ ُ ] ( اِخ ) گرگین خان گرجی ملقب به شاه نوازخان در زمان شاه سلطان حسین به حکومت قندهار منصوب شد و در آنجا سؤسلوک از خود نشان داد. مردم قندهار و طایفه افغان از سؤسلوک او بستوه آمدند. میرویس افغان به وکالت افاغنه قندهار برای شکایت به دربارشاه سلطان حسین آمد ولی او را ندید. کسی هم بگفته او توجهی نکرد. پس به قندهار برگشت و بر حاکم آنجا شوریده گرگین خان را مقتول نمود و خود بر سریر حکومت بنشست. رجوع به روضةالصفای ناصری و تاریخ ادبیات ادوارد براون ترجمه رشید یاسمی صص 99 - 100 و 101 شود.

معنی کلمه گرگین خان در فرهنگ فارسی

گرگین خان گرجی ملقب به شاه نوازخان در زمان شاه سلطان حسین صفوی ( مقت. ۱۱۴۲ ه. ) بحکومت قندهار منصوب شد و در آنجا با مردم بدرفتاری کرد و مردم قندهار و افغانان را بستوه آورد . میرویس افغان بوکالت افاغنه قندهار برای شکایت بدربار شاه سلطان حسین آمد و چون کسی بشکایت او توجهی نکرد بقندهار برگشت و بر حاکم شورید و گرگین خان را بقتل رسانید .

جملاتی از کاربرد کلمه گرگین خان

با درگذشت سلطان محمد، سپاه اردوی شاه را غارت کرد و یکی از فرماندهان وی به نام گرگین خان به مغولان پیوست و ایشان را به حمله و غارت ترغیب کرد. فیروزشاه پسرعموی سلطان محمد با مغولان جنگید و ایشان را شکست داد. در همین حین خواجه جهان (ملک احمد ایاز) در دهلی پسری مجهول النسب را با نام غیاث‌الدین محمودشاه برتخت نشاند، اما زمانی که فیروزشاه به دهلی رسید سرداران و غلامان وی را به پادشاهی برگزیدند.
پس از مراجعت میرویس به اصفهان، اوضاع دربار صفوی را آشفته‌تر از سابق دید. عدّه‌ای از تجّار و فرستادگان پتر کبیر، میرویس را به شوراندن افغانی‌های قندهار تحریک کردند. میرویس شایعه کرد که پتر، عازم تسخیر گرجستان و ارمنستان است و گرگین خان با او همدست شده‌است. با این تدبیر، موفّق شد دوباره کلانتر قندهار شود و مواظب حرکات گرگین خان باشد.
اوّلین اشتباهی که از او سرزد، انتصاب شاهنواز خان گرجی به حکومت قندهار بود. این حاکم همان کسی است که به لقب گرگین خان معروف شد و باعث شورش افغان‌ها و انقراض سلسله صفوی شد. فساد سازمان حکومتی، جایگاه اوباش در مناصب دولتی، غارتگری‌های حاکمین شهرها، ولخرجی‌های هنگفت شاه، مالیات‌های کمرشکن، سقوط بازرگانی خارجی و نظایر آن از دلایل مستقیم فروپاشی نظام حکومتی صفویان در زمان شاه سلطان حسین بود.[نیازمند منبع]
پس از مأموریّت یافتن گرگین خان به حکومت هرات، به علّت ظلمش نسبت به مردم، طایفه افغانی غلجائی را که در حدود قندهار ساکن بودند به ستوه آورد. آن‌ها پی در پی از ظلم او به شاه سلطان حسین شکایت کردند، امّا چون دسترسی به شاه که بیشتر اوقات با زنان و خواجه‌سرایان معاشر بود، امکان نداشت و برخی خواصّ نیز نمی‌گذاشتند تظلم اهل قندهار به شاه برسد، میرویس غلجائی، کلانتر قندهار، شخصاً به اصفهان آمد تا شاه را از حقایق مطلع کند؛ ولی با تحریک گرگین خان و اعوان گرجی او، نتوانست شاه را ملاقات کند. او مدّتی در اصفهان بازداشت شد تا اجازه سفر مکّه یافت و به قصد زیارت، از اصفهان بیرون رفت.