گرگ زاده

معنی کلمه گرگ زاده در لغت نامه دهخدا

گرگ زاده. [ گ ُ دَ / دِ ] ( ص مرکب ،اِ مرکب ) بچه گرگ. زائیده شده از گرگ :
عاقبت گرگ زاده گرگ شود
گرچه با آدمی بزرگ شود.سعدی.

جملاتی از کاربرد کلمه گرگ زاده

«ما سه سال در این کشور حکومت کردیم و یک نفر از مخالفان خود را نکشتیم برای آنکه ما نیامده بودیم برادرکشی کنیم ما برای آن قیام کردیم که ایران را متحد کرده و دست خارجی را از کشور کوتاه کرده و معتقد بودیم اگر در گذشته بعضی از هم وطنان ما در اثر فشار اجانب تحت نفوذ آن‌ها قرار گرفته‌اند و منویات آن‌ها را اجرا کرده‌اند، بعد از آنکه به نهضت استقلال نائل شدیم رویه سابق را ترک خواهند گفت ولی افسوس که عاقبت گرگ زاده گرگ شود.»