گرگ دو. [ گ ُ دَ / دُو ] ( اِ مرکب ) کنایه از دویدن آهسته و بسرعت رفتن و پویه کردن و قطره زدن باشد و به عربی هروله گویند. ( برهان ). گرگ پوی. گرگ تاز : کهنه گرگاویی برابر داشت کرد در پای و گرگ دو برداشت.جامی ( از آنندراج ).
معنی کلمه گرگ دو در فرهنگ فارسی
( اسم ) مانند گرگ دویدن هروله : کهنه گر گاویی برابر داشت کرد در پای و گرگ دو برداشت . ( جامی )
جملاتی از کاربرد کلمه گرگ دو
بز به بازار رفت و در این مدت گرگ به در خانهٔ آنها آمد و به بزغالهها گفت مادرشان است و برایشان غذا آوردهاست. بزغالهها از او خواستند دستش را نشان دهد. با دیدن دست سیاه گرگ بزغالهها در را باز نکردند. گرگ رفت و دستش را با آرد سفید کرد و با نشان دادن آن بزغالهها در را باز کردند و گرگ دو بزغالهٔ بزرگتر را خورد و بزغالهٔ کوچکتر در گوشهای از خانه مخفی شد.
وقتی بز به خانه برگشت و ماجرا را از زبان بزغالهٔ بازمانده شنید، بسیار خشمگین شد و بعد به جنگ گرگ رفت و در آخر با بریدن شکم گرگ دو بزغاله اش را نجات داد و به جایشان ده سنگ در شکم گرگ گذاشت.