معنی کلمه گرسنه دل در لغت نامه دهخدا گرسنه دل. [ گ ُ رِ / رُ ن َ / ن ِ / گ ُ س َ / س ِ ن َ / ن ِ دِ ]( ص مرکب ) حسود و رشکین. ( ناظم الاطباء ) : طعمه گرسنه دلان سخن استخوان ریزه های خوان من است.حسین ثنایی ( از آنندراج ).|| منتظر و مشتاق بودن. ( مجموعه مترادفات ص 343 ).
معنی کلمه گرسنه دل در فرهنگ فارسی ۱ - مشتاق آرزومند . ۲ - حسود حاسد رشکین . ۳ - زله خوار ریزه خوار : طعم. گرسنه دلان سخن استخوان ریزه های خوان من است . ( حسین ثنائی )
جملاتی از کاربرد کلمه گرسنه دل دیو از طعمه شود تخمه و جم گرسنه دل گرگ برفآب خورد تشنه بمیرد ضرغام مسکین دلمکه در طلب سیم تو مدام همچون گدای گرسنه دل دربهدر بود