گردون شتاب

معنی کلمه گردون شتاب در لغت نامه دهخدا

گردون شتاب. [ گ َ ش ِ] ( ص مرکب ) کنایه از تندرو. سریعالسیر :
من آن بادرفتار گردون شتاب
ز بهر شما دوش کردم کباب.سعدی ( بوستان ).

معنی کلمه گردون شتاب در فرهنگ فارسی

تندرو سریع السیر : من آن باد رفتار گردون شتاب زبهر شما دوش کردم کباب . ( بوستان )

جملاتی از کاربرد کلمه گردون شتاب

دگر روز کاورد گردون شتاب برون زد سر از کنج کوه آفتاب
پیش بر این مرکب گردون شتاب ترک ادب گیر و بگیرش رکاب
ز آواز اسبان گردون شتاب گریزان شد از دیده فتنه خواب
ای باد خاک مرکب گردون شتاب تو آتش بخار چشمهٔ تیغ چو آب تو
همی‌گشت گردون شتاب آمدش شب تیره را دیریاب آمدش