گردانیه

معنی کلمه گردانیه در لغت نامه دهخدا

گردانیه. [ گ َ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) نام پرده ای از موسیقی. ( آنندراج ) ( غیاث ).

معنی کلمه گردانیه در فرهنگ عمید

گوشه ای در دستگاه نوا.

معنی کلمه گردانیه در فرهنگ فارسی

( اسم ) نوایی است از موسیقی قدیم و آن آواز دوم از شش آواز قدیم بود .

جملاتی از کاربرد کلمه گردانیه

هر آواز، از ترکیب بخش‌های از دو مقام به دست می‌آمده است. در بحورالالحان آمده است که «سلمک را از پستی اصفهان و بلندی زنگوله گرفته‌اند … و گردانیه از پستی عشاق و بلندی راست خیزد … و نوروز اصل از پستی بوسلیک و بلندی حسینی خیزد … و گوشت از پستی حجاز و بلند نوا برخاسته … و مایه از پستی کوچک و بلندی عراق خیزد … و شهناز از پستی بزرگ و بلندی رهاوی خیزد.»