کهنه پرست

معنی کلمه کهنه پرست در لغت نامه دهخدا

کهنه پرست. [ ک ُ ن َ / ن ِ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) کهنه پرستنده. طرفدار آداب و سنن قدیم. مرتجع. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه کهنه پرست در فرهنگ عمید

دوستدار اوضاع واحوال و آداب قدیم، مرتجع.

معنی کلمه کهنه پرست در فرهنگ فارسی

( صفت ) طرفدار آداب و سنن قدیم مرتجع

جملاتی از کاربرد کلمه کهنه پرست

مدرسهٔ سوم را در محلهٔ چرنداب تبریز تأسیس نمود. ".. این بار، طلبه‌های علوم دینی مدرسهٔ صادقیه به تحریک مکتب داران جاهل و کهنه پرست که منافع نامشروع خود را در خطر می‌دیدند به مدرسه حمله کردند و به غارت پرداخته و رشدیه را تهدید به قتل نمودند… "