کهره

معنی کلمه کهره در لغت نامه دهخدا

کهره. [ ک َ رَ / رِ ] ( اِ ) بزغاله شیرمست را گویند. ( برهان ) ( فرهنگ رشیدی )( آنندراج ). بزغاله شیرمست و بزغاله شش ماهه. ( ناظم الاطباء ). اسم فارسی جدی است. ( فهرست مخزن الادویه ). در فارس ( شیراز و کازرون )، کهره ( بزغاله شیرخوار ). ( حاشیه برهان چ معین ).
کهره. [ ک َ هََ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان هلیلان است که در بخش مرکزی شهرستان شاه آباد واقع است و 580 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

معنی کلمه کهره در فرهنگ معین

(کَ رَ یا رِ ) (اِ. ) بزغالة شیر مست .

معنی کلمه کهره در فرهنگ عمید

۱. بزغالۀ شیرمست.
۲. بزغالۀ شیرخوار.

معنی کلمه کهره در فرهنگ فارسی

( اسم ) بزغال. شیرمست .

معنی کلمه کهره در ویکی واژه

بزغالة شیر مست.

جملاتی از کاربرد کلمه کهره

تل شط کهره دان مربوط به سده‌های اولیه دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان فراشبند، بخش مرکزی، دهستان آویز، ۲ کیلومتری شرق روستای اسلام‌آباد، سمت چپ جاده واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۴۲۱۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
عشایر ایل باصری گوشت بره یا کهرهٔ (بزغالهٔ) نوزاد یا دودرغه را در پخت ته‌چینِ گوشت به‌کار می‌برند و به‌عنوان چاشنی گوشت را آغشته به زیره می‌کنند. اگر به جای گوشت بره یا کهره، گوشت شکار باشد، آن را می‌کوبند و به شکل شامی لابه‌لای برنج می‌گذارند و اگر همراه گوشت، کله‌بره یا کهره را درون دیگ پلو بگذارند به آن کله‌پلو می‌گویند. اگر گوشت پرندگان مثل مرغ و کبک باشد، به ته‌چینِ مرغ یا کبک معروف است.