کمال خجندی
معنی کلمه کمال خجندی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کمال خجندی در دانشنامه اسلامی
کمال خجندی، کمال الدین مسعود
صوفی، عارف و شاعر، متخلص به کمال. معروف به شیخ کمال.
در خجند از بلاد ماوراءالنهر به دنیا آمد. در جوانی به سفر حج رفت و بعد از مراجعت در تبریز سکنی گزید و تحت حمایت سلطان حسین جلایر (784-776 ق) قرار گرفت. وی در علوم ظاهری و باطنی عصر خود استاد بود و چون در تصوف و شعر و ادب تبحر داشت پیروان و مریدان بسیاری پیدا کرد.
او با شیخ زین الدین خوافی و مولانا محمد شیرین مشهور به مغربی، معاصر و معاشر بود. کمال در پی آشوب های تبریز، مدت چهار سال به شهر سرای، پایتخت قبچاق رفت و مریدان بسیار در آنجا بدست آورد و با خواجه عبیداللَّه چاچی، عارف مشهور ملاقات و صحبت داشت. وی در 798 ق به تبریز بازگشت و مورد حمایت میرزا میرانشاه فرزند تیمور قرار گرفت و در خانقاهی که داشت تا آخر عمر زیست. کمال معاصر حافظ شیرازی بود و پیشه ی شاعری نداشت بلکه شعر را برای بیان احساسات و افکار خود و برای ارشاد و تربیت دیگران به کار می برد.
وی غزل های عارفانه را استادانه می سرود و گذشته از جامی تنها شاعری است که حتی المقدور سعی می کرد غزلیاتش همه در طول یکسان باشند، یعنی از هفت بیت تجاوز نکنند. کمال در سرودن شعر از سبک خواجه حسن دهلوی پیروی می کرد. او در تبریز درگذشت. در مورد زمان فوت او در تذکره ها تاریخ های متفاوتی از 792 تا 808 ق ذکر شده است.
از آثارش: دیوان شعر، حدود هشت هزار بیت.
جملاتی از کاربرد کلمه کمال خجندی
در میدان پوشکین خجند ساختمان تئاتر کمال خجندی خودنمایی میکند. میدان اصلی شهر «ریگستان پنجشنبه» نام دارد. روبهروی پنجشنبهبازار شهر، مسجد جدیدی در کنار آرامگاه مربوط به سده ۱۳ ساخته شدهاست. این آرامگاه با گنبد طلایی از آن شیخ مصلحالدین (۱۱۳۳ تا ۱۲۲۳) میلادی است. فرودگاه خجند در جنوب این شهر قرار گرفته و پروازهای روزانهای به شهر دوشنبه دارد.
در اینکه که حافظ آثار پیشینیان، بهویژه شاعران نامدار از روزگار رودکی تا دوران خواجو و عبید زاکانی را مطالعه میکرده، شکی نیست. بهگزارش خرمشاهی حافظ از ۲۵ شاعر اثر پذیرفتهاست. این اثرپذیریها هم جنبههای لفظی و هم جنبههای محتوایی را دربرمیگیرد. حافظ در قلمرو لفظ، زبان و بلاغت از شاعران سبک خراسانی سود جستهاست؛ شاعرانی مانند انوری، ظهیر فاریابی، خاقانی، نظامی، و کمال اسماعیل و نیز غزلسرایان روزگار سعدی تا دوران خود وی مانند نزاری قهستانی، همام تبریزی، کمال خجندی و خواجوی کرمانی از این گروهند. بهباور دادبه، او در این بررسی و کنکاش شیوههایی را یافت که نهایت سخندانی و سخنوری است.
غزل، پس از حافظ هم ادامه پیدا کرد؛ چنانکه به گفتهٔ شمیسا، در زمان سلطنت شاهرخ، رایجترین فرم شعر بود. در این دوره، شاعرانی مانند کمال خجندی ظهور کردند که با پیروی از امیرخسرو دهلوی، به دنبال بیان مضمونهای باریک بودند؛ به طوری که نکات، دور از ذهن و اعجابانگیز بنماید. جامی و بابا فغانی در زمرهٔ شاعرانی بودند که در حد فاصل بین سبک عراقی و هندی قرار گرفتهاند و هرچند در زمرهٔ شاعران سبک عراقی به حساب میآیند، اما در شعرهایشان نشانههایی از سبک جدید مشاهده میشود. فرق شعر بابا فغانی با شاعران قبل از خود، در سوزناکی و رقت معناست. کلام او بسیار حزنانگیز و اثرگذار است. سبک او در هند و ایران پیروانی هم داشت.
در دوره قاجار مردان خانواده هدایت، مانند بسیاری، به القاب درباری خوانده میشدند. در سال ۱۹۲۵ که بر اساس مصوبات مجلس شورای ملی، استفاده از القاب ممنوع شد و داشتن نام خانوادگی اجباری گردید، بیشتر اعضای خانواده، نام هدایت را که تخلص نیای آنان رضاقلیخان هدایت طبرستانی بود، برگزیدند. نصرالملک هدایت و فهیمالدوله هدایت، فرزندان حسینقلیخان مخبرالدوله نام خانوادگی «کمال هدایت» را انتخاب کردند که «کمال» برگرفته از نام کمال خجندی بود.