کالیداس

معنی کلمه کالیداس در لغت نامه دهخدا

کالیداس. ( اِخ ) از شعرای قدیم هند که در قرن اول یا دوم میلادی میزیسته و منظومه ای به زبان سانسکریت راجع بتاریخ و اساطیر بدو منسوب است که جزو آثار منتخب است و به اغلب زبانهای اروپایی ترجمه و منتشر گردیده است. ( از قاموس الاعلام ترکی ).

معنی کلمه کالیداس در فرهنگ فارسی

شاعر هندی ( حدود قر. ۴ م . در شهر اوجیین میزیسته ) معاصر با ایام سلطنت سمودراگوپتا ( موسس سلسله گوپتاها در اوایل قرن ۳۱۹ ( ۴ م . ) بود . طبق حکایات عامیانه هندی کالیداس در آغاز عمر بسیار کند ذهن بود و ناگهان مورد عنایت ربانی قرار گرفت و خدای کالی باو هوش و فرهنگ عطا کرد و او دارای مقام بلند شاعری و سخنوری شد و از این ببعد کالیداس [ غلام کالی ] نامیده شد . وی غیر از منظومه شکونتلا دو نمایش نامه دیگر تصنیف کرده که معروفیتی بسزا یافته اند و هرسه در تاریخ ادبیات سنسکریت مقامی رفیع دارند و آنها عبارتند از : ۱ - مالویکاگنی میترا - ۲ - داستان ویکراموسی . از کالیداس اشعاری نیز باقی مانده است ( از کتاب [ شکونتلا ] یا انگشتر گمشده تالیف علی اصغر حکمت چاپخانه [ ق ] بمبئی سال ۱۳۳۶ شمسی ) .
از شعرای قدیم هند که در قرن اول یا دوم میلادی میزیسته

معنی کلمه کالیداس در دانشنامه عمومی

کالیداسا یا کالیداسه ( به زبان دوانگری: به معنای خدمتکار کالی ) نمایشنامهنویس و شاعر نامدار کلاسیک زبان سانسکریت و هند بود.
سه اثر برجسته ی او مگهادوتا، شناخت شاکونتلا و کومارسمبوه نام دارند. زمان دقیق زندگی او آشکار نیست و آن را میان سده های چهارم تا ششم میلادی می انگارند.
جایگاه کالیداسا را در ادب سانسکریت همپایه با شکسپیر در ادب انگلیسی می دانند. شعرها و نوشته های او برپایه فلسفه و اسطوره شناسی هندو بود.

جملاتی از کاربرد کلمه کالیداس

گوپتائی‌ها از علما و فضلا و ارباب علم و دانش و صاحبان هنر قدردانی کردند و مربی دانشورانی چون کالیداس و آریابهت بودند. در سنگتراشی و نقاشی و هنرهای دیگر هم گوپتائی‌ها از هنرمندان سرپرستی نمودند و در نتیجه شاهکارهایی در غارهای اجنتا و الورا در هندوستان مرکزی به وجود آمد. معبد سنگی هندوان در دیوگره (شهرستان جهانسی) و مناره پولادی در دهلی می‌توانند بر اوج صنعت معماری و فلز کاری هند در آن زمان گواه باشند. گوپتائی‌ها سعی داشتند عظمت پادشاهی موریائی‌ها را مجدداً زنده سازند و جانشین آشوکا معروفترین پادشاه تاریخ باستانی هندوستان بشوند.
سلسله قمری تقریباً در همان زمان در پراتیستانا (در حومه الله‌آباد امروزی) در دوآب، بین رودخانه‌های گنگ و یامونا) توسط پوروراواس، پسر ایلا و بودها، فرزند نامشروع سوما، خدای ماه تأسیس شد. داستان عشق او به پوره حوری اورواشی داستانی است که برای نسل‌ها تخیل هندی را به خود جلب کرده است. این موضوع یک اثر کلاسیک معروف از کالیداس به نام ویکراموروواسیام است. در حالی که آیوس، پسر بزرگتر پوروراواس پس از او بر تخت سلطنت می‌نشیند، برادر کوچکترش، آماواسو دودمان دیگری را تأسیس می‌کند که بر پادشاهی متمرکز بر کانیاکوبجا (قنوج امروزی) حکومت می‌کرد.