کاسن

معنی کلمه کاسن در لغت نامه دهخدا

کاسن. [ س َ ] ( اِخ ) قریه ای است از قرای سمرقند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). از قرای نخشب به ماوراءالنهر. ( معجم البلدان ).

معنی کلمه کاسن در فرهنگ فارسی

قریه ایست از قرای سمرقند

جملاتی از کاربرد کلمه کاسن

کاسن که یک فیزیکدان دیگر از نیویورک بود، اولین دستگاه اسکنِ خطی را در سال ۱۹۵۱ در دانشگاه یو سی ال ای اختراع نمود. دستگاه اختراعی وی از اوخر دهه ۵۰ میلادی تا اوایل دهه ۷۰ میلادی، لقب پراستفاده‌ترین ساختهٔ دست بشر در تصویربرداری از اندام داخلی بدن را یدک می‌کشید. از اینروست که برخی امروزه از کاسن بعنوان «پدر تصویربرداری بدن» نام می‌برند.